در بهار سبز عاشق شدم
تا برگ ریز پاییز
ولی اکنون
که برگها می پژمرند
چگونه می توان هنوز عاشق ماند ؟

 

 

قلب آدمی کوچک است
کوچکتر از آن که عشق و سر ما وگرسنگی ،
با هم در آن جا بگیرد .

در روزهای آفتابی عاشق شدم

تا آخرین روزهای تابستان

ولی اکنون که برفکها می درخشند
چگونه می توان هنوز عاشق بود ؟

نه،
راه عشق و رنج از هم جداست .

افسوس

دوستش داشتم ،

وهر گز باورم نمی شد
که این نیز ، مثل هر چیز دیگر
خواهد گذشت .

واز شیرینی عشق

تنها رایحه ای تلخ ،

در جان من باقی خواهد ماند ...

#كريستيناروزتى ... شاعر انگليسى

از كتاب " آبى كوچك عشق "